شاینا شاینا ، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره

شاینا احمدلو

جشن تولد دو سالگی

مامانی امسال هم موفق شد که تولد دو سالگی شما رو جشن بگیره خدا رو شکر واقعا خدا رو شکر چون فکر نمیکردم که بتونم با این حجم کار اداره و وجود یه نی نی جدید تو زندگیمون بتونم از پسش بربیام که خدا خیلی کمکم کرد که خجالت زده شما نشم عروسکم البته یه جشن کوچیک گرفتیم ولی شادی رو آوردن به چشمای قشنگت البته با مخالفتهای زیادی همراه بود ولی مامانی کار خودش رو آخر کرد چون شما تازگیا عاشق باب اسفنجی شدی و هر چیزی که باب داشته باشه شما میخوای مثل لیوان ، بادکنک ، کیف ، دمپایی ، و انواع و اقسام سی دی های باب مامانی هم خواست که مثلا کیک شما باب باشه که شما ذوق کنی ولی دوستان عزیز تو قنادی های قشم طوری کیک رو درآورده بودن که فکر نکنم شما اصلا مت...
20 فروردين 1393

سالروز میلاد تو

اول از همه دوستای گلم و عزیزایی که واسه تولد عشق و میوه زندگیم بهمون تبریک گفتن تشکر کنم و بابت اینکه این روز رو به یادشون مونده بود خیلی خیلی ممنونم و امیدواریم بتونیم یه روزی یه جوری ازتون تشکر کنیم همه امید من روزی که تو به دنیا اومدی با همه خوبیها و سختی هاش یادمه یادمه که چقدر باورنکردنی اومدی و همه ما با اومدنت ذوق زده و البته خیلی هول شده بودیم شبی که تو اومدی زندگی من تغییر کرد موجودی که همه زندگیش وابسته به من بود و من باید همه نیازهاش رو برآورده میکردم تو بودی فرشته کوچولویی که با اومدنت من مادر شدم عزیزم تازگیا هم که بهم میگی مانیییییییییی دلم ضعف میره واسه صدا کردنت وقتی از سر کار میام و با دستات صورتم رو میگیری و هی بوس ...
20 فروردين 1393

روز عشق

عزیز دلم واقعا به خاطر این تاخیرا معذرت میخوام یکی یدونه من ما تو تعطیلات بهمن رفتیم تهران و روز عشق و دوستی تهران بودیم من و بابایی هم دیدیم که هیچ عشقی بالاتر از شما نیست تصمیم گرفتیم واسه عشق زندگیمون کادو بخریم عروسکم   البته شما خیلی اجازه ندادی که کادو بمونه که مامانی ازش عکس بگیره همه شکلاتا رو به جز دو تایی که مامانی قایم کرده بود له کردی آخه شما شکلات نمیخوری فقط له میکنی ...
20 فروردين 1393

داغهههههههههههههههههههههههه

الهی قربونت بشم مامان دیشب اینقده از دستت خندیدم چند شبه داره بابایی شما رو میخوابنه و مامانی از تو اتاق کلی به حرفا و کارای شما و بابایی میخنده پریشب بابا گفت شاینا بخواب از بس تکونت دادم پاهام سوخت و شما گفتی شوشت ؟؟؟؟؟؟؟     یعنی نمکید هر دوتون کلی باعث شادی مامانی میشید     دیشب به بابایی میگی شیر بابا هم میره برای شما شیر درست میکنه میده دست شما منم که از صداهای شما خوابم نمیبرد به بابایی گفتم بیاد در اتاق منو ببنده شما هم هی میگفتی لاله لاله بابا که فکر میکرد میگی لالا میگفت باشه بابا الان میام وقتی اومده بود پیشت تو گفتی لاله بعدا بابا گفت آها داغهههههه شما هم با جدیت دالههههههههههههه   &...
6 اسفند 1392

آقای منوچهر آذری و سوت بلبلییییییییییییییییییییییییییی

عزیزم چقدر شما از اجرای آقای آذری خوشت اومده بود چقدر میرقصیدی و خوشحال بودی خنده تو همه آرزوی منه شادی تو همه حاجت منه الهی مادر قربون اون مظلومیتت بشه که اینقدر خانمانه و مظلوم نشستی عزیزم ایشالله هیچ وقت تو زندگی بهت ظلم نشه و هیچ وقت به هیچ کس این اجازه رو ندی هیچ وقت اجازه نده که کسی به صرف اینکه فکر میکنه میتونه و زورش بیشتره بهت ظلم کنه همیشه یادت باشه زور به بازو نیست به شناخته بودن نیست به بزرگی جثه نیست به عقل به بزرگی دله به پاکی روحه، روح تو پاک ترینه عزیم تو بهترینی عزیزم خیلی دوست دارم برات حرف بزنم خیلی دوست دارم برات بنویسم ولی نمیدونم چرا تا شروع به نوشتن میکنم اشکام میاد مامان جونم من عاشقتمممممممممممممممممممممممممممم...
15 بهمن 1392

آوای باران و شاینا

عروسک خانم خلاصه کلی داری معروف میشیا ایشالله روزی بشه که بقیه بیان و بخوان با شما عکس بگیرن عزیزم به امید روزای پر از موفقیت و شادی و خوشبختی تو   دخترم همیشه یادت باشه که تو مهمی تو بهترینی تو هستی که میتونی هر کاری رو انجام بدی تو هستی که میتونی همه حرفا و حدیثای اشتباه رو درست کنی تو هستی که میتونی باعث رشد خودت بشی فقط باید بخوای بدون و مطمئن باش که من همیشه مثل کوه پشتت هستم عزیزم مطمئن باش که هر کاری بخوای انجام بدی من کنارتم نمیذارم بیافتی عزیزم هیچ وقت تنهات نمیذارم هیچ وقت از کنارت دور نمیشم همیشه باهاتم فقط تو بخواه و انجام بده که تو میتونی کوه هم تکون بدی میتونی آسمانم به زمین بیاری دخترم من باهاتم البته تو عکس مامان...
15 بهمن 1392

شاینا معروف می شود

عروسکم امروز آقاجون داشتن تو سایتا دنبال خبر میگشتن که یه دفعه دیدن اااااااااااااااااااااااااا   اینکه که شاینا خانمه ولی شک داشتن تا اینکه با مامانی صحبت کردن و مامانی رفت سایت موسسه پیامبر اعظم قشم دیدم بعله شاینا جیگر مامانی از بس مظلوم و عسلی تو مراسم شیرخوارگان حسینی ازتون عکس گرفتن و گذاشتن تو سایتشون تا شما معروف بشی عشقم   اینم آدرس سایت :         موسسه-پیامبر اعظم-قشم=alzoha.ir/?tag ...
8 بهمن 1392

مریضی

دخترم شما یه مدتی سرمای بدی خورده بودی عزیزم اینقدر حالت بد شده بود که خدا میدونه درست تو اول محرم چقدر شما اذیت شدی و ضعیف شدی امیدوارم هیچ وقت هیچ وقت دیگه مریض نشی گلم از چهره قشنگتم مشخصه که خیلی مریضی و حال نداری دخمل نازم   قربونت بشم که گوشی مامان رو از خود مامان بهتر بلدی باهاش کار کنی   ...
24 دی 1392

دومین عاشورای شاینا خانمی تو قشم

عزیزم این دومین عاشورایی که شما تو بغل مامانی هستی چقدر زود میگذره روزایی بزرگ شدنت چقدر قد کشیدنت و بزرگ شدنت شیرینه به امید عاشورای 120 سالگی شما که فکر نمیکنم دیگه مامانی باشه ولی همیشه برات دعای بهترینا رو دارم عشقم ...
24 دی 1392